مربی و تربیت
99,000 تومان
110,000 تومان
%10
99,000 تومان
110,000 تومان
%10
کتاب مربی و تربیت نوشته مرحوم حائری شیرازی و در مورد قواعد و رابطه ی مربی با متربی است . این کتاب چهارمین اثر از سلسله مباحث در مرکز تربیت معلم در زمینه تعلیم و تربیت است . در کتاب حاضر مباحث با موضوع بندی و در ۱۶ مبحث با تکیه بر آیات و روایات بیان شده است و مخاطب اصلی آن معلمان و مربیان و همه کسانی که با تعلیم و تربیت در ارتباطند هستند
کتاب مربی و تربیت نوشته محیالدین حائری شیرازی است. این کتاب اثری راهنما است برای تمام فعالان حوزه آموزش که دغدغه آموزش و روشهای تربیتی دارند.
آنچه در پیشروی شماست، سلسلهبحثهای تمامشدهای است که در مرکز تربیت معلم، از نیمهٔ دوم سال ۱۳۵۹، در زمینهٔ تعلیم و تربیت اسلامی آغاز شد. در آن زمان که محیطهای دانشگاهی دستخوش انقلاب فرهنگی بودند، طبعاً ذهن و فکر دختران و پسران دانشجو و معلمان، درصدد بازیافتن نقاط اساسی جدایی فرهنگ اسلامی از فرهنگهای غربی بود؛ ازاینرو ترجیعبند سخن و تکیهگاه کلام، انقلاب فرهنگی و مقدمات و اسباب و نتایج و آثار آن بوده است.
مهمترین ویژگی این بحث، ملاحظهٔ رابطهٔ طولی بین مسائل و بازگرداندن کثرت فرعی به وحدت اصلی است. عالِم متفکر و حکیم الهی، مرحوم آیتالله حائری شیرازی(در این سلسله بحثها به مبانی، اصول و روشهای تربیت دینی و قواعد رابطهٔ بین مربی و متربی میپردازند و با ژرفنگری منحصربهفرد خویش، دُرَر گرانبهایی را از قرآن و روایات صید کرده و عرضه مینمایند که در نوع خود بدیع و از مصادیق تولید علم در حوزهٔ علوم انسانی و علوم تربیتی به حساب میآید. مباحث این کتاب میتواند مورد استفادهٔ معلمان، مربیان، والدین و تمام فعالان حوزهٔ تعلیم و تربیت قرار گیرد.
این کتاب را به تمام علاقهمندان و فعالان حوزه آموزش پیشنهاد مکنیم.
معنای تعلیم و تربیت و تعامل آنها
تعلیم بهمعنی باسوادکردن و بااطلاعکردن و تدریس و آموزش و کلاً بهمعنی انتقال علم از یکی به دیگری است. تربیت بهمعنی بهفعلیترساندن استعداد و بهکمالرساندن مستعد کمال است. وقتی تعلیم را با تربیت مقایسه میکنیم، به این نتیجه میرسیم که تعلیم شاخهای از تربیت است؛ زیرا تربیت حرکت تعاملی است و معلومات اگر حقیقی و اصیل باشد میتواند زمینهای برای انتخاب جهت مفید باشد؛ و اگر آن معلومات کاذب و موهوم باشد، حرکت را از سیر تکاملی منحرف مینماید. پس بین تعلیم و تربیت یک نوع ارتباط اساسی موجود است، مخصوصاً در زمینهٔ علومی که با «جهت انسان» رابطه پیدا میکند.
اگر تربیت بهمعنی ساختهشدن انسان و رسیدن او به کمال حقیقی خویش است، پس هر علمی که انسان را معنی میکند و انسان از طریق آن با حقیقت آشنا میشود، «علم جهتدهنده» است. حال، اگر در این علم مغالطه و مجادلهای انجام شود، خط و جهت انسانی را تا زمانی که شخص تحت تأثیر آن علم باشد و اعتقادش به آن علم پابرجا باشد، منحرف نگه میدارد. بههمین جهت است که علوم انسانی حساسترین بخش تعلیم است، چون مستقیماً با تربیت سروکار دارد. و در واقع به جای مزیت، تبدیل به موانع رسیدن میشود.
تأثیر محتوای تعلیم بر نتیجهٔ تربیت
اگر علوم انسانی فاسد شد، طبعاً تربیت منحرف میشود و شخص با تلاش و مجاهدت خود راه خود را دور میکند و خود را به بیراهه میبرد. حال، این شخص اگر از تمام اهل عالم فداکارتر و برای هدفش از همه باگذشتتر و برای رسیدن به هدف از همه مدبرتر و مدیرتر باشد، چون هدف را غلط انتخاب کرده همهٔ مزایای او به همان شدت برای انسانیت عیب و منفی و مضر خواهد بود.
همانطور که مَرکب هرچه کاملتر و سریعالسیرتر و مطمئنتر باشد، وقتی راکب راه خطا رفت، دامنهٔ خسارات و تلفاتش وسیعتر میشود و میزان صدمات آن افزوده میگردد، وقتی علوم انسانی معلوماتی برخلاف واقع و اطلاعاتی غلط بود، هدف به غلط انتخاب میشود و طبعاً جهت منحرف میشود؛ پس زیربنای اصلاح در تعلیم و تربیت، اصلاح تعلیمات در علوم انسانی است. شکست در این کار یعنی شکست در کل؛ پیروزی هم پیروزی در کل خواهد بود.
نظری هنوز ثبت نشده اولین نظر را شما ثبت کنید !